Web Analytics Made Easy - Statcounter

تئاتر خوبی بر صحنه است که پیشنهاد می‌کنم اهالی هنر بروند به دیدنش. نمایش‌نامه «هرکسی یا روز می‌میرد یا شب، من شبانه‌روز» با نویسندگی، کارگردانی و بازی سجاد افشاریان.

نمایش‌نامه‌ای که خوب نوشته شده است. متنی به‌شدت تأثیرگذار برآمده از ذهنی با دانشی بالا، برآمده از ذهنی که به‌خوبی بر محیط خود احاطه دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ذهنی که خوب دیده، درست دیده، درست حس کرده است و حالا دارد حس و حالش را از این دیدن برایمان تعریف می‌کند؛ بخش‌های کوچکی از مسائل روزمان که با مهارت بسیار کنار هم چیده شده‌اند و منسجم‌اند؛ کولاژهایی که خوب جا افتاده‌اند (‌که می‌دانیم این جاافتادن کار آسانی نیست).

حدود ۲۰ جوان بر صحنه‌اند و با جان و دل بازی می‌کنند. در این نمایش‌نامه مثل هر نمایش‌نامه خوب دیگری متن حرف اول و آخر را می‌زند؛ متنی که حرف دارد، نقد دارد، درد دارد و در نهایت دردمندی پر از امید است. آوازه‌خوان‌ها از تهِ‌تهِ جگرشان ناله سر می‌دهند. زبان‌شان را نمی‌فهمی، اما به‌خوبی متوجه دردشان می‌شوی. و چه بازی خوبی دارد آقای کارگردان، وقتی که متن را با آن شتاب غریب، یک‌سره و یک‌نفس می‌خواند و تو به جای او نفست بند می‌آید از بس که خوب اجرا می‌کند.

نمی‌دانم چرا در اینجا به یاد اسماعیل خلج و رضا ژیان و کارگاه نمایش افتادم که حتما افشاریان در زمان آنها هنوز به دنیا نیامده بود! این نمایش‌نامه پر است از صحنه‌های درخشان؛ مثل بخشی که هنرپیشه از تماشاگرها می‌خواهد که موبایلشان را روشن کنند و بروند به آدرسی در اینستاگرام.

موسیقی‌ها هم بدون هیچ همسانی و وابستگیِ آوایی یا فرهنگی، چه خوب سر جایشان‌اند؛ شارل آز ناوور در کنار نی‌انبان و گیتار در کنار شجریان. من منتقد تئاتر نیستم، اما تئاتر خوب را خیلی دوست دارم. پیشنهاد می‌کنم حتما به دیدن این نمایش در تئاتر شهرزاد بروید و لذت ببرید از این همه هنر والا.
 

۲۵۲۵۸

کد خبر 1309950

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تئاتر سجاد افشاریان لیلی گلستان سوریه ترکیه ایالات متحده آمریکا اربعین تیم ملی فوتبال ایران پیاده روی اربعین دونالد ترامپ کردهای سوریه سینمای ایران باشگاه پرسپولیس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۳۶۸۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید

دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفه‌ای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه می‌کرد ...

محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر می‌کشید.

به گزارش ایسنا، حالا سال‌هاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها چند بار کارگردان‌های جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه برده‌اند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه)  هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه‌خوانی کند.

این برنامه، بهانه‌ای شد برای ما که کمی به سال‌های دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگی‌های خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.

محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست می‌داشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه می‌کنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایش‌نامه‌خوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب می‌شناسد، ادبیات را هم خوب می‌شناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا می‌کردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدم‌های این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را می‌خورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشه‌دار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست می‌دهد که نمی‌توانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»

او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان هم‌دوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت می‌یاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه می‌کرد!»

ما اما شگفت‌زده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامه‌ای نوشته و او در پاسخ به حیرت‌زدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقت‌ها ریتم‌ ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»

حالا و با تغییرات هر روزه‌ای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق می‌آید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت می‌کرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام‌ ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطایی‌حور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • از رکوردها تا یک تفاهم‌نامه تئاتری و...
  • اجرای آثار جشنواره تئاتر ایثار در شهر‌های استان گلستان
  • پرهام خاکزاد با «بیرون پشت در» به تئاترشهر می‌آید
  • «بیرون پشت در» را در تئاتر شهر ببینید!
  • فعالیت ۱۵۰۰ پاکبان در ۳۶ شهر استان گلستان
  • اجرای آثار جشنواره تئاتر ایثار در شهرهای استان گلستان
  • نمایش و نقد فیلم‌تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» در سینماتک خانه هنرمندان
  • پای «توقف اتانازی» به رادیو نمایش باز شد
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید
  • ایران و پاکستان در اجرایی کردن توافقات همکاری دوجانبه مصمم هستند