Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-28@06:04:55 GMT

بر دار کردن «حلّاج» در «شاهنامه» به سعی لیلی گلستان!

تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۸۶۱۱۷

بر دار کردن «حلّاج» در «شاهنامه» به سعی لیلی گلستان!

به گزارش خبرنگار مهر، «جویا جهانبخش» نویسنده و پژوهشگر در حوزه تصحیح متون و داور جوایز مختلف حوزه کتاب از جمله کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، در یادداشتی، از بروز اشتباهی بزرگ در «نسبت دادن نقاشیِ به دار آویختن منصور حلاج به شاهنامه» در کتاب جدید «لیلی گلستان» مترجم و نگارخانه‌دار مطرح با عنوان «آن‌چنان که بودیم» سخن گفته و آن را با توجه به میزان شهرت مولف اثر، مایه شگفتی دانسته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن این یادداشت در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد:

کتاب تازه‌چاپ «آن‌چنان که بودیم» را تصفّح می‌کردم که مجموعه‌ای است از یادداشت‌های خانم لیلی گلستان. «لیلی گلستان» در میان فرهیختگان ایران نامی آشنا دارد و اندک‌شمار نیستند کسانی که او را از صاحبنظران «ادب و فرهنگ و هنر» می‌دانند.

در این کتاب مقالتی هست که خانم گلستان در آن به معرفی «ده تابلویی که حال و هوای‌تان را عوض می‌کند» پرداخته‌اند و دهمین تابلو، بنا بر معرفی ایشان، «مینیاتور به دار آویختن منصور حلاج» است از «شاهنامه»! که در «موزه رضا عباسی» نگاهداری می‌شود. خانم گلستان نوشته‌اند: «من تا امروز در تمام گشت‌وگذارهای هنری‌ام، چنین مینیاتور کوبنده‌ای ندیده‌ام». عکس این «مینیاتور کوبنده» را نیز انداخته‌اند و در هامش آن نوشته‌اند: «به دار آویختن منصور حلاج / شاهنامه ابوسعیدی (معروف به شاهنامه دموت) – مکتب تبریز». (نگر: آن‌چنان که بودیم، مجموعه یادداشت‌ها، لیلی گلستان، چ: ۱، تهران: حرفه هنرمَند، ۱۳۹۷ هـ. ش. ، ص ۱۸۷).

من، برخلاف خانم گلستان، عمری را در عرصه هنرهای گوناگون و «گشت‌وگذارهای هنری» سپری نکرده‌ام و از چون و چند «کوبنده» بودن یک نقاشی نیز پر سررشته‌ای ندارم؛ ولی از قضا این نقاشی معروف شاهنامه را دیده‌ام و می‌دانم که آنچه این اندازه توجه ناقد هنرشناس ما را به خود جلب کرده است، تصویر بر دار کردن «مانی» است، نه «حلاج»! ... ... بیت‌های اطراف نقاشی هم از بخش فرمانروایی ساسانیان (و پادشاهی شاپور ذوالاکتاف) است در شاهنامه.

اینکه خانم گلستان که فرزندشان «مانی حقیقی» ی فیلمساز بنام است، چه قدر با «مانی» ی مدعی نبوت در فرهنگ ایرانی آشنایند، یا اینکه چگونه نقاشی مشهور مجلس بر دار کردن «مانی» را با «حلاج» خلط می‌کنند، یا حتی اینکه طی این چندسال که از چاپ نخست یادداشتشان در روزنامه شرق گذشته است، تا اَکنون که در مجموعه یادداشت‌ها بازچاپ می‌گردد، چگونه ملتفت این خلط و خبط عجیب نشده‌اند، نه آن است که عجالتاً مرا به شگفتی می‌اندازد.

مایه تعجب من‌بنده این است که لیلی گستان، به عنوانِ یکی از «صاحبنظران [یا ـ بی‌تعارف باشیم و بگوییم: صاحبنامانِ] ادب و فرهنگ و هنر» و به عنوان کسی که به قول خودش «حدس زدن» را دوست ندارد و بیشتر اهل «یقین» است (نگر: همان، ص ۱۱)، چه‌سان از خود نپرسیده است که: آخر چرا باید تصویر بر دار کردن «حلاج» در «شاهنامه» ‌ی فردوسی آمده باشد؟ ...

راستی میزان آشناییِ امثالِ ایشان با «شاهنامه» و تاریخ عتیق و ادب عریق این سرزمین کهنسال چه قدر است؟ ... ...

چه انتظار توان داشت!؟ ... مگر چندی پیش نبود که یکی از استادان آوازه‌مند و زبان‌آور در سخنانی که به مناسبت روز فلسفه ران۟د، از تاثر «فردوسی» از آثار «سهروردی» سخن گفت؟... طرفه‌تر آنکه همین استاد نامور، هم درباره «سهروردی» کتاب می‌نویسد، و هم به شرح ابیات حکمی «فردوسی» می‌پردازد، و هم بسیار سخنان دگَر می‌گوید که ...! ... بگذریم!

گَر پرده ز روی کارها برگیرند
معلوم شود که در چه کاریم همه!

کد خبر 4371155 کمال صادقی

منبع: مهر

کلیدواژه: شاهنامه لیلی گلستان نقاشی ادبیات کتاب و کتابخوانی گردشگری ترجمه معرفی کتاب سازمان میراث فرهنگی و گردشگری روز خبرنگار بازار کاغذ بازار نشر صنایع فرهنگی مشروطه زبان فارسی ادبیات جهان نقد کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۸۶۱۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا می شناسیدش؟

آیت الله سید مهدی امام جمارانی، و تو چه دانی او کیست؟ 

عالمی فرهیخته و دانا 

سیدی جلیل و فروتن 

جلوه ای از خلق خوش محمدی 

با سابقه ای طولانی در خدمتگزاری برای عامه مردم 

مورد احترام همه جناح ها 

میزبان امام خمینی (ره) 

کسی که خانه شخصی خود را در جماران برای سکونت امام خمینی در اختیار قرار داد  

خانه ای که قبل از انقلاب مأمن انقلابیون بود 

و حسینیه ای را که جد او بانی اش بود محل ملاقات های عمومی امام خمینی کرد. 

با این همه سوابق نسل جدید او را نمی شناسد و حق دارد 

چون بیش از پانزده سال است در صدا و سیما نه نامی از او برده می شود و نه تصویری 

ضد انقلاب هم که از او خوشش نمی آید تا او را معرفی کند 

پس جوان بیست ساله ایرانی از کجا او را شناخته باشد؟ 

چه می گویم، اصلا در این روزگار چه نیازی به شناخت چنین افرادی هست؟ 

امثال پناهیان و صدیقی کافی هستند تا شب و روز، شام و سحر، جمعه و غیر جمعه همه شبکه های صدا و سیما دربست در اختیار آنان باشد تا هرگونه اراده می کنند راجع به پیامبر و اسلام و امام زمان سخن بگویند و دین پاک و خالص مردم را دستکاری کنند.  

زمانه عجیبی است، سید مهدی امام جمارانی که از باب « اهل البیت ادری بما فی البیت» صدها خاطره شنیدنی و آموزنده از مصاحبت با امام خمینی در سینه دارد باید سکوت کند و مردم نباید در مناسبتها و سالگردهای رحلت امام و یا پیروزی انقلاب راجع به شخصیت و دیدگاه های امام از او بشنوند. بلکه شخصیت امام خمینی را در صدا و سیما از زبان کسانی باید آموخت که در تمام عمرحتی یک جلسه با امام همصحبت نبوده اند. چرا؟ پاسخ روشن است، تا امام را آن گونه معرفی کنند که در مسیر تحقق اهداف شان مفید و کارساز باشد و برای نسلی که باید برای اهداف خاص تربیت شوند کاربرد داشته باشد. امامی خشن، گوشت تلخ، وجودش پر از خشم مقدس نسبت به ملتهای جهان حتی به مردم خودش. 

 ولی امام جمارانی که از نزدیک شاهد رفتار و سیره امام بوده روایتهایی کاملا متفاوت دارد. یک بار ایشان برای ما نقل می کرد در ملاقاتهای پاریس یک روز دختر خانمی حدود بیست ساله با روسری و لباسی که نوعا ما اینگونه افراد را بد حجاب می نامیم از میان جمع برخاست و دو سؤال و تقاضا کرد. اول اینکه مشخص فرمایید مقصودتان از حجاب چیست؟ پاسخ امام خمینی یک جمله کوتاه بود فرمود همین که شما دارید. تقاضای دوم این بود که من مایلم با شما ازدواج کنم. با این سؤال عجیب توجه حاضران به چهره امام جلب شد که به عنوان یک مرجع تقلید و رهبر یک انقلاب بزرگ چه برخوردی خواهد داشت. امام با خنده ملیحی فرمودند پس خانم چی (امام همسرشان را همیشه با کلمه«خانم» خطاب می کردند) آن دختر بیست ساله گفت من در خدمت خانم خواهم بود. امام در میان خنده حضار فرمودند نه، ولی من دعا می کنم که یک همسر خوب و مورد پسند نصیبتان شود. 

رفتار امام خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی کجا و برخوردهای کسانی که امروز به نام اسلام و انقلاب و امام و شهیدان با مردم دارند کجا! 

آری بیان اینگونه وقایع از سیره امام خمینی، از نگاه فرهنگی حاکم بر جامعه امروز، بدآموزی دارد و نباید مطرح شود. 

اما چند روز پیش سعادت یار شد و به همراه دو تن از دوستان شفیق به زیارت آقای امام جمارانی نایل شدم. 

محضرش شیرین و جذاب و سخنانش مثل همیشه دلنشین و سودمند بود 

حسرت خوردم چرا باید جامعه از چنین شخصیتهایی محروم باشد 

چرا نزدیکترین یاران امام باید یا محصور، یا محبوس، یا ممنوع التصویر و یا منزوی باشند؟ 

بگذریم، اگر خداوند توفیقی را بر این قلم عنایت کند زوایای ناشناخته ای را از راز انزوای یاران نزدیک امام خواهد نوشت. والسلام

محمدعلی خسروی

دیگر خبرها

  • آیا می شناسیدش؟
  • دانشگاه فردوسی نخ تسبیح فردوسی دوستان و شاهنامه پژوهان
  • اصلاح نژاد ۱۵ هزار راس دام سبک در استان همدان
  • آخرین وضعیت بیماری ترانه علیدوستی
  • روایت سرمربی سپاهان از مسلمان شدن و ازدواج با خانم بازیگر
  • رقابت دو هزار و ۳۰۰ کاراته کار خانم در همدان
  • جزئیات تازه از بیماری ترانه علیدوستی
  • زوج شاهنامه‌خوان بام ایران در شهر‌های ایران خوان خرد می‌گسترانند
  • پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
  • آخرین خبر از وضعیت بیماری ترانه علیدوستی